به گزارش مشرق، «محمدجواد اخوان» در روزنامه «جوان» نوشت:
در خصوص مراسم افطاریهای رئیسجمهور با سیاسیون و برخی از روحانیون که با حاشیههایی همراه بوده است، میتوان به چند نکته بهصورت اجمالی اشاره کرد که در ادامه خواهد آمد:
1- نخستین پرسشی که برای هر ناظری به وجود میآید، چرایی از دعوت و تریبون دادن به برخی چهرههای فتنهگر و مجرمین امنیتی است که سابقه اقدامات آشکار علیه امنیت کشور داشتهاند.
جالب اینجاست که برخی از همین چهرهها، حاشیهسازان اصلی دو مراسم اخیر نیز بودهاند. بهنظر میرسد دفتر رئیسجمهور محترم که قاعدتاً بانی و دعوتکننده اصلی مراسم بوده است دقت لازم را در دعوت و چینش سخنرانان مراسم نکرده است تا از وقوع چنین حواشیای پیشگیری کند.
2- نکته دیگری که قابلتأمل است اینکه چگونه درحالیکه همهروزه برخی مسئولان اجرایی با چماق مبارزه با مفاسد اقتصادی، به منتقدان خود حمله میبرند، تریبون این جلسه حساس را در اختیار کسی قرار دادهاند که فساد اقتصادی وی در گذشته به اثبات رسید و در دادگاه صالحه محکوم شد. آیا این به معنای معیارهای دوگانه در موضوع «مبارزه با فساد» نیست؟ آیا با وجود اینگونه اقدامات نباید انتظار داشته باشیم در آینده نزدیک از «مفسد خوب» و «مفسد بد» سخن به میان آید؟
3- آنگونه که رسانهها گزارش دادهاند در هر دو مراسم برخی از شخصیتها در اعتراض به مواضع فتنهانگیزانه سخنرانان، جلسه را ترک کردهاند. طبعاً بخش عمدهای از چهرههای انقلابی حاضر در جلسه صرفاً به احترام شخص رئیسجمهور و به اعتبار جایگاه حقوقی و قانونی وی در نظام جمهوری اسلامی ایران، حضور در چنین جلسهای را تحمل کردهاند.
باید از بانیان جلسه پرسید بهنظر شما آیا در صورت تکرار چنین مسائل و حواشیای بازهم انتظار دارید افراد حاضر در چنین جلساتی، سکوت کرده و هیچگونه اعتراضی نداشته باشند؟ آیا حفظ احترام رئیس قوه مجریه ایجاب نمیکند که مسئولان دفتر رئیسجمهور برای جلسات آینده تدبیری اندیشیده و محفل گرمی برای فتنهگران فراهم نیاورند؟
4- در سطحی کلانتر و عمیقتر از زاویه دیگری نیز میتوان به این ماجرا نگریست. تجربه دو سال اخیر نشان داده است که هرگاه زیادهخواهیهای طرف غربی در مذاکرات هستهای، کار را با دشواری مواجه ساخته و پیشرفت مذاکرات را کند کرده است، عدهای تلاش کردهاند با حاشیه آفرینی در فضای سیاسی داخلی، نوعی از مشغولسازی اجتماعی را پیش ببرند. نگارنده نمیخواهد ادعا کند یقیناً چنین سناریویی در حال تکرار است اما نوعی از تأثیرات تحولات سیاست خارجی بر عرصه سیاست داخلی مشاهده میشود.
اکنونکه بهروزهای ضربالاجل مذاکرات نزدیک میشویم و آشکارا لجبازی و زیادهخواهی امریکا در مذاکرات به رسانهها کشیده شده است، گویی برخی که از امریکاییها دلخورند، میخواهند انتقام وضعیت پیشآمده را از ملت ایران بگیرند. در شرایطی که فضای کشور به آرامش نیازدارد تا دولت بتواند به شعارهای خود در بهبود وضعیت معیشت اقتصادی عمل کند، طرح مواضع سیاسی رادیکال از سوی فتنهگران، نوعی حاشیهسازی و ریلگذاری برای انحراف دولت بهحساب میآید.
نگارنده پیشتر و در نوشتارهای پیشین خود بارها بر این نکته تأکید کرده است که عقل سیاسی آشکارا از این واقعیت خبر میدهد که فتنهگران و تجدیدنظرطلبان هیچ عقد اخوتی با دولت یازدهم ندارند و صرفاً بهعنوان محملی برای احیای اجتماعی خود بدان مینگرند.
آنها اگر هم از اقدامات دولت حمایت میکنند، صرفاً برای تداوم شرایط حیاتی خودشان است و در اولین فرصت که به تثبیت شرایط رسیدند، راه خود را از پاستورنشینان جدا میکنند و هیچ بعید نیست که در اولین انتخابات رودرروی آنان بایستند.
در چنین وضعیتی، میدان عمل دادن به فتنهگران و تجدیدنظرطلبان برای حاشیه آفرینی و مشغولسازی جامعه بزرگترین ظلم به ملتی است که همهروزه بهبود معاش خود را به انتظار نشسته است. نیک میدانیم که در آستانه دومین سالگرد آغاز به کار دولت یازدهم هستیم و با چشم بر هم زدنی فرصت کار و تلاش این دولت پایان میپذیرد و طبعاً کرسی دوازدهم در اختیار کسی است که به نیازهای حقیقی ملت توجه کند نه صرفاً امتیازدهی به باندهای سیاسی.
در خصوص مراسم افطاریهای رئیسجمهور با سیاسیون و برخی از روحانیون که با حاشیههایی همراه بوده است، میتوان به چند نکته بهصورت اجمالی اشاره کرد که در ادامه خواهد آمد:
1- نخستین پرسشی که برای هر ناظری به وجود میآید، چرایی از دعوت و تریبون دادن به برخی چهرههای فتنهگر و مجرمین امنیتی است که سابقه اقدامات آشکار علیه امنیت کشور داشتهاند.
جالب اینجاست که برخی از همین چهرهها، حاشیهسازان اصلی دو مراسم اخیر نیز بودهاند. بهنظر میرسد دفتر رئیسجمهور محترم که قاعدتاً بانی و دعوتکننده اصلی مراسم بوده است دقت لازم را در دعوت و چینش سخنرانان مراسم نکرده است تا از وقوع چنین حواشیای پیشگیری کند.
2- نکته دیگری که قابلتأمل است اینکه چگونه درحالیکه همهروزه برخی مسئولان اجرایی با چماق مبارزه با مفاسد اقتصادی، به منتقدان خود حمله میبرند، تریبون این جلسه حساس را در اختیار کسی قرار دادهاند که فساد اقتصادی وی در گذشته به اثبات رسید و در دادگاه صالحه محکوم شد. آیا این به معنای معیارهای دوگانه در موضوع «مبارزه با فساد» نیست؟ آیا با وجود اینگونه اقدامات نباید انتظار داشته باشیم در آینده نزدیک از «مفسد خوب» و «مفسد بد» سخن به میان آید؟
3- آنگونه که رسانهها گزارش دادهاند در هر دو مراسم برخی از شخصیتها در اعتراض به مواضع فتنهانگیزانه سخنرانان، جلسه را ترک کردهاند. طبعاً بخش عمدهای از چهرههای انقلابی حاضر در جلسه صرفاً به احترام شخص رئیسجمهور و به اعتبار جایگاه حقوقی و قانونی وی در نظام جمهوری اسلامی ایران، حضور در چنین جلسهای را تحمل کردهاند.
باید از بانیان جلسه پرسید بهنظر شما آیا در صورت تکرار چنین مسائل و حواشیای بازهم انتظار دارید افراد حاضر در چنین جلساتی، سکوت کرده و هیچگونه اعتراضی نداشته باشند؟ آیا حفظ احترام رئیس قوه مجریه ایجاب نمیکند که مسئولان دفتر رئیسجمهور برای جلسات آینده تدبیری اندیشیده و محفل گرمی برای فتنهگران فراهم نیاورند؟
4- در سطحی کلانتر و عمیقتر از زاویه دیگری نیز میتوان به این ماجرا نگریست. تجربه دو سال اخیر نشان داده است که هرگاه زیادهخواهیهای طرف غربی در مذاکرات هستهای، کار را با دشواری مواجه ساخته و پیشرفت مذاکرات را کند کرده است، عدهای تلاش کردهاند با حاشیه آفرینی در فضای سیاسی داخلی، نوعی از مشغولسازی اجتماعی را پیش ببرند. نگارنده نمیخواهد ادعا کند یقیناً چنین سناریویی در حال تکرار است اما نوعی از تأثیرات تحولات سیاست خارجی بر عرصه سیاست داخلی مشاهده میشود.
اکنونکه بهروزهای ضربالاجل مذاکرات نزدیک میشویم و آشکارا لجبازی و زیادهخواهی امریکا در مذاکرات به رسانهها کشیده شده است، گویی برخی که از امریکاییها دلخورند، میخواهند انتقام وضعیت پیشآمده را از ملت ایران بگیرند. در شرایطی که فضای کشور به آرامش نیازدارد تا دولت بتواند به شعارهای خود در بهبود وضعیت معیشت اقتصادی عمل کند، طرح مواضع سیاسی رادیکال از سوی فتنهگران، نوعی حاشیهسازی و ریلگذاری برای انحراف دولت بهحساب میآید.
نگارنده پیشتر و در نوشتارهای پیشین خود بارها بر این نکته تأکید کرده است که عقل سیاسی آشکارا از این واقعیت خبر میدهد که فتنهگران و تجدیدنظرطلبان هیچ عقد اخوتی با دولت یازدهم ندارند و صرفاً بهعنوان محملی برای احیای اجتماعی خود بدان مینگرند.
آنها اگر هم از اقدامات دولت حمایت میکنند، صرفاً برای تداوم شرایط حیاتی خودشان است و در اولین فرصت که به تثبیت شرایط رسیدند، راه خود را از پاستورنشینان جدا میکنند و هیچ بعید نیست که در اولین انتخابات رودرروی آنان بایستند.
در چنین وضعیتی، میدان عمل دادن به فتنهگران و تجدیدنظرطلبان برای حاشیه آفرینی و مشغولسازی جامعه بزرگترین ظلم به ملتی است که همهروزه بهبود معاش خود را به انتظار نشسته است. نیک میدانیم که در آستانه دومین سالگرد آغاز به کار دولت یازدهم هستیم و با چشم بر هم زدنی فرصت کار و تلاش این دولت پایان میپذیرد و طبعاً کرسی دوازدهم در اختیار کسی است که به نیازهای حقیقی ملت توجه کند نه صرفاً امتیازدهی به باندهای سیاسی.